تفکر در ترور های اخیر در تهران نتایج جالبی به همراه دارد، از ترور دکتر علی محمدی بگیر تا ترور دکتر عباسی و دکتر شهریاری و یا حتی ترور آقا سلطان.
همه این ترورها به نوعی انجام شده است که فرد یا افراد تروریست به راحتی توانسته‌اند از محل آن بگریزند، در ترور دکتر علی محمدی با انفجار یک موتور سیکلت از راه دور
و در این دو ترور اخیر هم با کمک از موتور و روش خاص خود.
کاملا مشخص است که این ترورها توسط افراد کاملا حرفه‌ای و آموزش دیده انجام گرفته است، این افراد یک گروه شاید ده نفره هستند که کار تعقیب و مراقبت و ساخت
بمب، طراحی و اجرای عملیات را نیز خود انجام می‌دهند و فقط دستور ترور است که برایشان از خارج توسط افرادی به داخل منتقل می‌شود. همچنین منابع مالی این گروه تروریست نیز باید از خارج و توسط افراد و یا کشورهای خاص تامین شود، و گمان نمی رود که این افراد برای هزینه های خود دست به دزدی مثلابانک بزنند!
افراد این گروه کاملا به ماموریت و خطرها و روشهای فرار خود از مهلکه آشنایند، احتمالا در داخل کار خاصی ندارند وفقط برای فعالیت تروریستی حضور پیدا کرده اند البته احتمال فعالیت به کارهای
پوششی جهت گول زدن  و مشکوک نشدن به آنها وجود دارد.
 اما نکته مهم آن این است که این گروه در تهران و یا شاید شهرهای اطراف آن لانه کرده اند و هر از چند گاهی که ماموریتشان ایجاب می کند فعال شده
و اقدام به ترورهای ناجوانمردانه می‌کنند.
یکی از مهمترین راه‌های مقابله با گروه های ترور اینچنینی همکاری مردمی است، مشکوک شدن به هر غریبه‌ای و هر فعالیت مشکوکی و بی تفاوت نبودن نسبت به آن می تواند گام مهمی در
کشف لانه های ترور اینچنینی باشد.